خلاصه داستان: یک زن انگلیسی به صومعه ای در جزیره اسکای می رسد و به دنبال یافتن حقیقت در مورد مرگ برادر کشیش خود است، اما متوجه می شود که او نیز مظنون در تحقیقات قتل بوده است.
خلاصه داستان: فرمانده Magenta، مدیرعامل Red Pharmaceuticals، به دنبال احیای ارتش روبان قرمز است که قبلا توسط پدرش فرمانده رد رهبری می شد، قبل از اینکه در نهایت توسط گوکو بیش از سه دهه قبل نابود شود. نوه بازمانده، دکتر هدو، دانشمند دیوانه و وسواس ابرقهرمانی که پس از گذراندن دوران محکومیت طولانی به دلیل دزدی قبر از زندان آزاد شد...
خلاصه داستان: جباری، هنرمندی جذاب و با لباس های خیابانی در آستانه موفقیت واقعی. جباری پس از برخورد شانسی با همسایه عکاس جدیدش، میدو، باید بفهمد که آیا میتواند فضایی برای عشق در زندگیاش ایجاد کند یا خیر.
خلاصه داستان: بیست سال پیش وینس به عنوان "Vinnie D" معروف بود، یکی از پنج عضو گروه پسرانه Stereo Dream. با این حال، او اکنون بیکار در پکهام، جنوب لندن زندگی می کند. او که از پس گرفتن موفقیت قبلی خود ناامید است، سعی می کند اولین آلبوم انفرادی خود را بنویسد، اما هرگز نمی تواند هیچ یک از آهنگ های خود را به پایان برساند.
خلاصه داستان: بروس کاگبرن، نویسنده منزوی و بحثبرانگیز کتاب معروف ماشین جهنمی، زمانی که شروع به دریافت نامههای بیپایان از طرف یک طرفدار وسواسی میکند، از مخفیگاه بیرون کشیده میشود.
خلاصه داستان: در سال 1957 در لندن، خانم آدا هریس، یک خانم نظافتچی بیوه، شیفته لباس مد لباس دیور یکی از مشتریانش می شود که اشتیاق خرید یکی از لباس های خودش را برمی انگیزد. او پس از دریافت غیرمنتظره حقوق بازنشستگی بیوه جنگی، برای انجام این کار به پاریس می رود....
خلاصه داستان: در یک دهکده ماهیگیری دورافتاده در ایرلند، آیلین (واتسون) به عنوان مدیر شیفت در کارخانه فرآوری غذاهای دریایی محلی در کنار مری (اودویر) که پسرش مارک اخیراً در دریا غرق شد و سارا (فرانسیوسی)، زن جوانی که ازدواج را تجربه می کند، کار می کند.
خلاصه داستان: داستان فیلم در برادفورد، یک منطقه مسکونی طبقه کارگر و عمدتا سفیدپوست در هلم وود میگذرد، که هم در واقعیت در حدود سال 2016 و هم در فیلم به دلیل رفتارهای نژادپرستانه ضد اجتماعی نسبت به رانندگان تاکسی مورد توجه قرار گرفته است.
خلاصه داستان: در پایان جنگ جهانی دوم، یک افسر بریتانیایی سرسخت گروهی از کماندوهای متفقین را در آخرین مأموریت غیرممکن برای بیرون کشیدن یک آمریکایی که توسط نازی ها گروگان گرفته شده بود، به داخل خاک دشمن در بایرن هدایت می کند.
خلاصه داستان: دختری جوان در سالهای قبل از جنگ جهانی اول در دهکدهای کوچک در هبریدهای بیرونی زندگی میکند. منزوی و سخت در کنار ساحل، زندگی او با یک تراژدی وحشتناک تغییر می کند.
خلاصه داستان: جولی، فیلمساز میانسال، مادر پیرش، روزالیند، را به هتلی خلوت و به ظاهر خالی می برد. پدر جولی به تازگی فوت کرده است و جولی می خواهد زمانی را با مادرش بگذراند به این امید که فیلمی درباره او بسازد. این هتل که در مه وهمآوری پوشانده شده است...
خلاصه داستان: رویای جسورانه برای صعود به چالشبرانگیزترین کوههای جهان به زودی به یک کابوس وحشتناک برای گروهی از دوستان تبدیل میشود که طوفانی مرگبار کوهنوردان را در نزدیکی قله به دام میاندازد و امید به نجات را قطع میکند. با مشکلاتی که در برابر آنها انباشته شده است...
خلاصه داستان: زنی که پس از زنده ماندن از مصرف بیش از حد به یک بیماری مرموز مبتلا می شود، به خانه دوران کودکی خود باز می گردد تا با شیاطین شخصی خود مقابله کند اما در عوض شیاطین واقعی را کشف می کند.
خلاصه داستان: در جنوب لندن، یاس در یک نمایشگاه هنری درباره دهانهایی که توسط دوست مشترکشان ناتان سازماندهی شده بود، با دام در حال گریه کردن در توالتی بدون جنسیت روبرو میشود. آنها دوباره در نمایشگاه همدیگر را ملاقات می کنند و با هم در بازار Rye Lane قدم می زنند و بلافاصله به ارتباط مشترک خود می پیوندند.
خلاصه داستان: در سال 1988، هنک راجرز از Bullet-Proof Software جدیدترین بازی ویدیویی خود را در نمایشگاه Consumer Electronics در لاس وگاس به بازار عرضه کرد. او در آنجا شیفته بازی تتریس می شود که توسط برنامه نویس شوروی الکسی پاجیتنوف، که برای ELORG متعلق به دولت در اتحاد جماهیر شوروی کار می کند، ساخته شده است.آرکید به راجرز فروخت.
خلاصه داستان: خوان یک عامل میانسال آژانس اطلاعاتی اسپانیایی است که تیم کوچکی را رهبری می کند که شامل یک هکر مرد و یک عامل زن با مهارت های مختلف است. او یک زوج ثروتمند را ردیابی می کند که در ملاقات با یک رهبر نئونازی و یک قاچاقچی اسلحه و زیر نظر گرفتن یک نماینده جوان کنگره شرکت دارند.
خلاصه داستان: در سال 1917، سه سال پس از جنگ جهانی اول، پل بومر 17 ساله در کنار دوستان آلبرت کروپ، فرانتس مولر و لودویگ بهم در ارتش امپراتوری آلمان ثبت نام کرد. آنها به سخنرانی میهن پرستانه یکی از مسئولان مدرسه گوش می دهند و ناآگاهانه از سربازانی که در نبرد قبلی کشته شده اند یونیفورم دریافت می کنند...و